از تکنیک عقبگرد برای حل مسائلی استفاده می شود که در آن ها دنباله ای از اشیاء از یک مجموعه مشخص انتخاب می شود، به طوری که این دنباله ، ملا کی را در بر می گیرد.
الگوریتم پریم، الگوریتمی در نظریه گرافها است که زیردرخت پوشای کمینه را برای یک گراف همبند وزن دار پیدا میکند یعنی زیرمجموعهای از یالها را در آن گراف مییابد که درختی را تشکیل میدهند که همه رئوس را شامل میشود در حالیکه مجموع وزن همه آن یالها کمینه شدهاست. این الگوریتم در سال ۱۹۳۰ توسط ریاضیدانی به نام جارنیک داده شد وسپس در سال ۱۹۵۷ پریم، دانشمند علوم کامپیوتر آن را مستقل از جارنیک کشف کرد و در سال ۱۹۵۹ دایکسترا دوباره به آن دست یافت. ازاین رو این الگوریتم گاهی با نام الگوریتم DJP نیز شناخته میشود که برگرفته از اسامی دایکسترا، جارنیک و پریم است.
این الگوریتم مرتب سازی درخت را که از یک یال شروع شدهاست، افزایش میدهد تاجائی که همه رئوس وارد درخت شوند.
این الگوریتم را به طور خلاصه میتوان چنین شرح داد:
نکته: الگوریتم پریم را به این صورت نیزمی توان بیان کرد:ابتدا گره ای به دلخواه انتخاب شود و سپس از بین یالهای متصل به آن یالی با کمترین وزن انتخاب می شود به گونه ای که حلقه ایجاد نشود.در هر مرحله یالی انتخاب می شود که حتماً یکی از دو سرآن جزو مسیر جواب بوده و وزن حداقل داشته باشد.پس درالگوریتم پریم دو محدودیت در هر مرحله داریم یکی آن که جنگل ایجاد نشود و دوم آنکه حلقه پدید نیاید.
از آنجا که درالگوریتم پریم درهرمرحله فاصله هر گره با گره های قبلی مقایسه می شود پس بدیهی است که ازمرتبه (n2)Ѳ می باشدکه n تعداد رئوس گراف است.
یک پیاده سازی ساده، استفاده از نمایش گراف به صورت ماتریس مجاورت است که درآن به دنبال آرایهای از وزنها باشیم و یالهای با وزن کمینه را به مجموعه خود بیفزائیم. این روش (O(V۲ زمان میبرد. الگوریتم پریم بااستفاده از داده ساختار هیپ دودوئی ساده و نمایش فهرست مجاورت میتواند در زمان (O(E log V اجرا شود که در آن E تعداد یالها و V تعداد رئوس است. استفاده از مدل پیچیده تری به نام هیپ فیبوناچی باعث میشود این زمان تا حد (O(E + V log V کاهش یابد. سرعت این روش به خصوص زمانی آشکار میشود که در گراف رابطه (E = ω(V بین رئوس و یالها برقرار باشد.
مسئله:یافتن کوچکترین درخت پوشا.
ورودی: عدد صحیح n>=2و یک گراف بدون جهت و وزن دار و پیوسته شامل n گره . گراف توسط یک آرایه دو بعدی w که سطر ها و ستونهایش ار 1 تا n شاخص دهی شده اند نشان داده می شود که در ان [w[i][j معرف وزن لبه بین گره i ام و گره j ام است .
خروجی:مجموعه ای از لبه ها F در یک درخت پوشای مینیمم برای گراف.
* void prim( int n, * const number w[][], * set_of_edges & F) * { * index i, vnear; * number min ; * edge e; * index nearest[2..n]; * number distance[2..n]; * F = ∅ ; * for ( i = 2; i<=n;i++){ * nearest[i] = 1 ; * distance[i] = W[1][i]; * } * repeat (n-1 times ){ * min=∞; * for(i=2; i<=n; i++){ * if(0≤ distance[i] <min ){ * min = distance [i]; * vnear = I ; * } * e= edge connecting vertices indexed by vnear and nearest[vnear ]; * add e to F ; * distance[vnear]= -1 * for ( i=2 ; i<= n ;i++) * if(W[i][vnear] <distance[i]){ * distance[i] = w[i][vnear]; * nearest[i] = vnear; * } * } * }
اگر در لحظه شروع {y={v1 باشد،لذا [nearest[i با 1 و [distance[i با وزن لبه بین v1 و vi مقدار دهی اولیه میشود.همانطوری که گره ها به Y اضافه میشوند،این دو ارایه برای ارجاع گره جدید در Y به نزدیکترین گره خارج از Y ، بهنگام (update)میشوند.برای معین کردن گره ای که باید به Y اضافه شوند ،در هر تکرار ،شاخصی که مقدار distance[i]1 ان مینیمم است را محاسبه می کنیم. این شاخص را vnear می نامیم. با مقداردهی [distance[vnear به1- ، گره با شاخص vnear به Y اضافه می گردد . الگوریتم بالا این روال را پیاده سازی میکند
if (y!=0)
{
p+=e.weight; cout<<"("<<e.v1<<","<<e.v2<<") => W :"<<e.weight<<"\t"; set[e.v1]=0; set[e.v2]=0; fe++; } else break; } return p;
}
منبع: ویکی پدیا
(T (n) = 2 ( n – 1) ( n – 1) Є θ ( n²
از تکنیک عقبگرد برای حل مسائلی استفاده می شود که در آن ها دنباله ای از اشیاء از یک مجموعه مشخص انتخاب می شود، به طوری که این دنباله ، ملا کی را در بر می گیرد.
اندازه ورودی : n ، تعداد رئوس و m تعداد یال ها.