نکته اول : اولین مزیت
bridging ، افزایش پهنای باند قابل دسترس بر روی یک
سگمنت شبکه است ، چراکه با این کار تعداد دستگاه های موجود در یک
collision domain کاهش می یابد . از واژه bridging
قبل از معرفی هاب و روتر در شبکه استفاده می گردید . بنابراین طبیعی
است که برخی افراد از bridge به عنوان سوئیچ یاد کنند . در
واقع ، سوئیچ و bridge دارای عملکردی مشابه و یکسان می
باشند ( کلیات کار ) و این دو دستگاه شبکه ای
collision domain در یک شبکه LAN را کاهش می دهند
. به عبارت دیگر ، سوئیچ اساسا" یک bridge چندین پورت با
قدرک اداراک بیشتری است .
دو دستگاه فوق دارای تفاوت هائی نیز می باشند. به عنوان نمونه ، سوئیچ ها به منظور
انجام وظایف خود دارای امکانات مدیریتی و قابلیت های پیشرفته ای می باشند . در اغلب
موارد bridge صرفا" دارای یک ، دو و یا چهار
پورت می باشد.
نکته دوم : سوئیچ ها ، بریج های چند پورته ای با سرعت بالا می باشند که دارای قابلیت هائی نظیر bridge بوده و معمولا" دارای تعداد پورت بیشتری می باشند . هر پورت سوئیچ به منزله یک collision domain جداگانه می باشد و پهنای باند مختص به خود را ایجاد می نماید .
نکته سوم : از شبکه های محلی مجازی ( VLANs ) ، برای گروه بندی پورت های سوئیچ در یک شبکه محلی استفاده می گردد . برای ارتباط بین شبکه های محلی مجازی به روتینگ نیاز می باشد .
نکته چهارم : شبکه های محلی مجازی زمانی که توسط یک trunk connection به یکدیگر متصل شده باشند ، می توانند بین چندین سوئیچ کار کنند . از ISL ( برگرفته از Inter-Switch linking ) به منظور ایجاد trunk connection بین پورت های Fast Ethernet سوئیچ های سیسکو استفاده می گردد .
نکته پنجم : سوئیچ ها ، امکان اجرای دستگاه های اترنت در مد full-duplex را فراهم می نمایند . در مد فوق ، دو دستگاه از محیط انتقال اترنت بطور همزمان و انحصاری استفاده می نمایند . بدین ترتیب ، با توجه به عدم بروز collision کارآئی شبکه افزایش خواهد یافت .
نکته ششم :در سوئیچینگ Store-and-forward ، قبل از اتخاذ تصمیم در خصوص فورواردینگ ، تمامی فریم خوانده می شود . این در حالی است که در سوئیچنگ Cut-through ، صرفا" شش بایت که مربوط به آدرس MAC است جهت اتخاذ تصمیم در خصوص فورواردینگ خوانده می شود . همچنین ، در سوئیچینگ store-and-forward ، بررسی خطاء انجام می شود . پتانسیل فوق در سوئیچینگ cut-through وجود ندارد و این فرآیند انجام نمی شود .
نکته هفتم : مزایای اولیه استفاده از روتر عبارت
است از :
- امکان اتصال دو شبکه محلی غیرمشابه
-
ارائه چندین مسیر به یک شبکه خاص
- امکان اتصال شبکه های بزرگ و پیچیده به یکدیگر
نکته هشتم : در ارتباطات Connection-oriented ، سرویس گیرنده یک ارتباط با استفاده از یکی از پورت های شناخته شده سرویس دهنده برقرار و در ادامه مبادله داده در یک کانال خصوصی انجام می شود . این نوع ارتباطات از سه مرحله ایجاد ارتباط ، ارسال داده و اتمام ارتباط تشکیل می گردند . این وضعیت در در ارتباطات Connectionless ، وجود ندارد . TCP نمونه ای از یک پروتکل Connection-oriented و UDP نمونه ای از یک پروتکل Connectionless می باشد .
نکته نهم : مدل مرجع
OSI از هفت لایه زیر تشکیل شده است :
لایه هفتم : Application
لایه ششم : Presentation
لایه پنجم : Session
لایه چهارم : Transport
لایه سوم : Network
لایه دوم : Data Link
لایه اول : Physical
نکته دهم : کپسوله سازی و یا tunneling ، فریم ها را از یک سیستم شبکه ای دریافت و آنها را درون فریم هائی از سایر سیستم های شبکه قرار می دهد .
نکته یازدهم : لایه Presentation با نمایش ، رمزنگاری و فشرده سازی داده سرو کار دارد و در آن پروتکل های مختلفی به منظور حمایت از متن ، داده ، صوت ، تصویر ، گرافیک و تصاویر با فرمت هائی نظیر ASCII, MIDI, MPEG, GIF و JPEG ارائه شده است .
نکته دوازدهم : لایه session مسئولیت ایجاد ، مدیریت و خاتمه جلسات و یا نشست بین برنامه ها را برعهده دارد . NFS ( برگرفته از Network file system ) و SQL ( برگرفته از structured query language ) و RPC ( برگرفته از remote procedure calls ) نمونه هائی از پروتکل های لایه Session می باشند .
نکته سیزدهم : لایه Transport بین لایه های بالا و پائین مدل مرجع OSI قرار دارد و کنترل جریان داده را با استفاده از بافرینگ و مالتی پلکسینگ انجام می دهد . لایه فوق سرویس حمل داده end-to-end را با سمگنت نمودن برنامه های سطح بالا ، ایجاد یک ارتباط end-to-end و ارسال سگمنت ها از یک هاست به هاست دیگر و حصول اطمینان از حمل معتبر داده ارائه می نماید.
نکته چهاردهم : اولین وظیفه لایه شبکه در مدل مرجع OSI ، تعیین مسیر و آدرس دهی منطقی است . روتینگ از جمله عملیاتی است که در این حوزه انجام می شود .
نکته پانزدهم : وظایف اولیه
لایه Data-Link مدل مرجع
OSI عبارت است از :
- استقلال عملکرد لایه های بالاتر لایه OSI
از محیط فیزیکی
- آدرس دهی فیزیکی سخت افزار
- ارائه امکاناتی خاص به منظور کنترل جریان داده
- تولید پیام های خطاء
نکته شانزدهم : زمانی که روتر ها در یک ارتباط بین شبکه ای بر روی مسیرهای بهینه به توافق رسیده باشند یک همگرائی ایجاد می گردد . routing loop به دلیل بروز اشکال در روتر ها و عدم بهنگام سازی صحیح مسیرها در جداول مسیریابی ایجاد و یک بسته اطلاعاتی در یک حلقه روتینگ گرفتار و هرگز به مقصد خود نخواهد رسید .
نکته هفدهم : پروتکل های روتینگ Distance vector ، تمامی جداول روتنیگ خود را برای همسایگان ارسال می نمایند . پروتکل های Link state وضعیت اینترفیس خود را برای هر روتر در ارتباطات بین شبکه ای ارسال می نمایند .
نکته هجدهم : یکی از مسائل در ارتباط با پروتکل های distance vector ، مشکل "شمارش نامحدود " است که می توان آن را با استفاده از روش هائی نظیر : split horizon ، route poisoning ، maximum hop count و hold-down timers حذف و یا بهبود داد .
نکته نوزدهم : TCP یک سرویس مطمئن و connection-oriented را برای برنامه هائی که از سرویس های آن استفاده می نمایند ، ارائه می کند . استفاده از acknowledgments ، بررسی دنباله اعداد، بررسی خطاء و استفاده از یک روش handshake سه طرفه نمونه هائی از امکانات این پروتکل در جهت انجام وظایف خود می باشند . UDP ، یک ارتباط connectionless را ایجاد می نماید .
نکته بیستم : پورت های خوش نام عبارتند از :
- پورت شماره 21 برای FTP ( برگرفته از File
Transfer Protocol )
- پورت شماره 23 برای Telnet
- پورت شماره 25 برای SMTP ( برگرفته از Simple Mail
Transfer Protocol )
- پورت شماره 53 برای DNS ( برگرفته از
Domain Name System )
- پورت شماره 69 برای TFTP
- پورت های 161 و 162 برای SNMP
( برگرفته از Simple Network Management Protocol )
- پورت شماره 80 برای HTTP ( برگرفته از
Hypertext Transfer Protocol )