اخبار فناوری و شبکه

اخبار فناوری و شبکه

تازه های شبکه و IT
اخبار فناوری و شبکه

اخبار فناوری و شبکه

تازه های شبکه و IT

در میکده هم خدای بینی

خرسند شدیم از اینکه امروز ، رنگی دگر است نه رنگ دیروز

تا شب نشده رنگ دگر شد ، گفتنداز این نکته هزار نکته بیاموز  

فریاد زدیم که چرخ گردون لیلا تو نداده ای به مجنون
فریاد بر آمد آنکه خاموش ، کم داد اگر نگیرد افزون

خاموش شدیم و در خموشی ،رفتیم سراغ می فروشی
فریاد زدیم دوای ما کو؟ گویند دواست باده نوشی!!!

هشیار مشد مگر که مدهوش!این بار گران بگیرم از دوش
آرام کنار گوش ما گفت : این بار گران تو مفت مفروش

از خود به کجا شوید پنهان ؟ از خود به کجا شوی گریزان؟
بیداری دل چونین مخوابان ، سخت آمده است مبخش آسان

هوشیار شدیم از اینکه هستیم ، رفتیم و در میکده بستیم
با خود به سخن چینین نشستیم! ما باده نخورده ایم و مستیم ؟

مسجد سر راه از آن گذشتیم ، بر روی درش چنین نوشتیم

در میکده هم خدای بینی ! با مرد خدا اگر نشینی


شعر:مسعود فردمنش


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.